آیا ازدواج مجدد با همسر سابق عاقلانه است؟
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۵۰۲۲۲
پس از طلاق معمولا افراد به فکر شروع یک زندگی تازه و جدید هستند. برخی برای رهایی از احساسات منفی سعی میکنند به یک رابطه جدید و ازدواج مجدد فکر کنند، اما در این بین بسیاری از زوجها بعد از طلاق متوجه میشوند که هنوز دلبسته همسر سابقشان هستند و تصمیم میگیرند دوباره با او ازدواج کنند. این تصمیم ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد، اما این بخشی جدی از زندگی تعداد قابل توجهی از کسانی است که تجربه طلاق را در زندگی مشترکشان دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
نگاه قانون به انتخاب همسراین موارد ساده به شما میگوید از طلاق پشیمان میشوید
بعد از جدایی بیقرار شدم
طلاق برای خیلیها پروسهای نفسگیر و طولانی دارد، اما با این حال برخی بعد از گذر از این راه پر از دردسر دوباره از همان مسیر برمیگردد تا بار دیگر زندگی با همسر سابقشان را از نو آغاز کنند. «آیدا» یکی از کسانی است که بعد از دومرتبه طلاق، با همسرش ازدواج کرده است: «فراز و نشیبهای زیادی را در زندگی گذراندم. همسرم معتاد به مواد مخدر بود. به خاطر مصرف زیاد مواد هیچ رحمی به من نداشت، قربانی خشونت بیدلیل او بودم و گاهی با تحقیر از خانه بیرونم میکرد. هر بار به خانه پدرم میرفتم و تصمیم میگرفتم دیگر به آن خانه برنگردم، اما با خواهش و تمنا و عذرخواهی همسرم با ترسولرز دوباره به زندگیمان برمیگشتم، اما حتی یک روز نمیگذشت که روز از نو بود و آن کارها دوباره تکرار میشد.»
تجربه ازدواج با همسر سابق
آیدا میگوید تصمیم برای جدایی همیشگی حتی در این شرایط هم کار راحتی برای او نبوده است چرا که به همسرش حس دلبستگی داشته است: «بعد از ۱۰ سال زندگی با دو فرزند تصمیم گرفتم قید زندگی را بزنم و طلاق بگیرم. همسرم راضی نمیشد تا اینکه خودم درخواست طلاق دادم و با کلی دوندگی، اعتیاد و عدم صلاحیت همسرم برای ادامه زندگی را ثابت کردم و جدا شدیم، اما بعد از طلاق مشکلاتم بیشتر شد. بهانهگیری فرزندانم و عشق و علاقه خودم به همسرم نمیگذاشت لحظهای آرام و قرار داشته باشم؛ البته این را هم بگویم که همسرم هم علاقه زیادی به من داشت و بعد از طلاق مدام خواهش و تمنا میکرد که برگردم و قول میداد که مصرف مواد را ترک میکند.»
آیدا میگوید همسرش بعد از ۷ ماه موفق به ترک مصرف مواد مخدر شده است: «دوباره باهم ازدواج کردیم. روزهای اول همهچیز خوب بود، اما سه – چهار ماه بعدش جروبحثهایمان شروع شد و یک سال بعد، همهچیز حتی از قبل هم بدتر شد. همسرم دوباره به سمت مواد رفت و اعتیادش تا جایی پیش رفت که گاهی باید او را که پریشان احوال شده بود در خیابانهای اطراف شهر پیدا میکردیم. حس خیلی بدی بود که بعد از یکبار طلاق و ازدواج مجدد دوباره بخواهم از همسرم طلاق بگیرم. این بار دیگر مجبور بودم برای حفظ جان خودم و فرزندانم برای همیشه از خانهام بروم و خیلی جدی به زندگیام پایان دهم.»
دلبستگی به همسرم بیش از دلخوریهایم بود
آیدا از بار دومی که طلاق گرفت میگوید: «بعد از اینکه دوباره طلاق گرفتم اطرافیان مدام از حالوروز همسرم خبر میدادند. خیلی دوست داشتم کمکش کنم، اما حس میکردم دیگر توانش را ندارم. تا این که به چشم خودم حال و روز وخیمش را دیدم. دیگر تحمل جدایی را نداشتم. در عین ناباوری دوباره به سمت او رفتم. با کمک خواهر همسرم، او را به کمپ ترک اعتیاد بردیم. حدود یک سال بستری بود و بعد هم تحت نظر کامل قرار گرفت. بعد از اینکه از سلامتی همسرم مطمئن شدم بار دیگر تصمیم گرفتیم به زندگی مشترکمان ادامه دهیم. الآن حدود۶-۷سال است که با هم زندگی میکنیم و اگرچه زندگی همچنان بالا و پایینهای خودش را دارد، اما با کمک مشاورههای ترک اعتیاد از بحران عبور کردیم. من از قضاوت دیگران نترسیدم و به صدای قلبم گوش کردم. بعضیها با جدایی به آرامش میرسند، من با متارکه بیقرارتر شدم و تصمیم گرفتم کنار همسرم بمانم.»
وسواس عشقمان را به نقطه صفر رساند
سما یکی از همان کسانی است که آرزو دارد به زندگی سابقش برگردد. حدود ۵ ماه است که از همسرش جداشده وحالا تنها خواستهاش برگشتن به زندگی مشترکشان است. سما میگوید: «عشق بین ما زبان زد همه بود. همسرم مرد بسیار متین و آرامی بود. هر کاری میخواستم برایم انجام میداد. نمیگذاشت آب در دلم تکان بخورد.»
سما بعد از این تعریفها از همسرش با صدای بغضآلود میگوید: «مشکل از من بود. وسواس من باعث شد زندگیمان به هم بریزد. من برای زندگیمان تلاش کردم مدام روانشناس و روانپزشک میرفتم تا رفتار وسواسیام را درمان کنم، اما فایدهای نداشت. رفتارهای افراطی و البته عجیب من سرآخر جان همسرم را به لبش رساند، تا جایی که حاضر شد قید همهچیز حتی فرزندمان را هم بزند و از من جدا شود.»
تنها آرزویم ازدواج با همسر سابقم است
سما امید به بازگشت زندگیاش دارد و به همین خاطر بعد از گذشت ۵ ماه حتی اجازه نداده که فرزندش هم از ماجرای طلاق آنها باخبر شود: «به او گفتم پدرت برای کارش مجبور شده به شهرستان برود. در طول هفته به خانه مادر همسرم میروم که فرزندم بویی از جدایی نبرد. این روزها حال روحی خوبی ندارم. من روزهای خوب زیادی را با همسرم تجربه کردم. همچنان امیدوارم و تنها آرزویم این است که زندگیمان دوباره شکل بگیرد و در کنار هم زندگی کنیم.»
اینکه یک نفر بعد از کلی تنش و استرس حاضر میشود دوباره به همان زندگی قبل برگردد، کمی عجیب و دور از ذهن است، اما روایت ۱۰ تا ۱۵ درصد دیگری که تمایل به بازگشت به زندگی مشترک سابقشان دارند، معادلات ذهنی ما را به هم میریزد و ثابت میکند که این امر چندان دور از ذهن هم نیست، اما درباره اینکه آیا چنین تصمیمی عاقلانه است یا نه، دکتر ندا ملکی زوج درمانگر و روانشناس بالینی میگوید: «عاقلانه یا ناعاقلانه بودن ازدواج مجدد با همسر سابق بستگی به دلیل طلاق دارد. ممکن است علت طلاق ازدواج تحمیلی، انتخاب نامناسب و نداشتن کفویت، اختلال شخصیت یکی از زوجین یا هر دو، اعتیاد، روابط فرا زناشویی و... باشد. گاهی ممکن است طلاق به دلیل عدم برخورداری زوجین از مهارتهای زندگی مثل مدیریت هیجان، خشم، عدم برخورداری از مهارت مذاکره، مهارت شنیدن و بیان احساسات و... اتفاق بیفتد. معمولاً اگر زنوشوهری به دلیل عدم برخورداری از مهارتهای زندگی از یکدیگر جدا شوند، ممکن است که این دوری باعث بازنگری در روابط شود و در اثر مشورت با متخصصان و مشاوران خبره متوجه این امر شوند که به دلیل عدم برخورداری از مدیریت خشم یا مدیریت افکار منفی یا مبتلا بودن به خطاهای ذهنی زندگیشان دچار مخاطره شده است. در این صورت، چنانچه زوجین در یادگیری مهارتها انعطاف داشته باشند، میتوانند دوباره زندگی را از نو شروع کنند. بنابراین، به نظر میآید بازگشت دوباره به زندگی مشترک توسط زوجی که قبلاً از همدیگر طلاق گرفتند بیشتر در این مرحله اتفاق میافتد؛ یعنی اگر دلیل طلاق عدم برخورداری از مهارتهای زندگی باشد و طرفین بعد از مدتی متوجه شوند که در اثر یادگیری این مهارتها میتوانند به زندگی مشترک برگردند، رجوع به طلاق میتواند عاقلانهتر باشد.»
این زوج درمانگر در ادامه میگوید: «ما نمیتوانیم درباره همه طلاقها بگوییم که رجوع عاقلانه است بلکه این امر بستگی به دلیل اصلی طلاق دارد که ما بتوانیم درباره آن بررسیهایی را انجام دهیم و بگوییم که رجوع به همسر سابق عاقلانه است یا خیر، اما معمولاً اگر طلاقها به دلیل عدم برخورداری از مهارتهای زندگی باشد میتوان امیدوار بود که این زوجین بهواسطه آموزش در حوزه مهارتهای زندگی مشترک میتوانند به زندگی سابق برگردند.»
دلایلی که افراد تمایل به ازدواج مجدد با همسر خود دارند
دلایل مختلفی وجود دارد که همسران تصمیم میگیرند دوباره با یکدیگر ازدواج کنند. دکتر ملکی دراینباره میگوید: «علت اینکه بعضی افراد بعد از جدایی به فکر ازدواج مجدد با همسر سابقشان میافتند این است که گاهی اوقات زوجها تا زمانی که طلاق نگرفتهاند متوجه علاقهشان نسبت به یکدیگر نمیشوند و همین امر باعث میشود که بعد از طلاق نتوانند با مشکل جدایی و دور بودن و فراق از همسرشان کنار بیایند. گاهی زوجین بعد از طلاق خطاهای خودشان در زندگی مشترک را میپذیرند و سعی میکنند این بار با مشارکت و تعامل بیشتر زندگیشان را اداره کنند و اگر صاحب فرزندی هم باشند متوجه میشوند که طلاق و دوری فرزند از پدر یا مادر چه تبعاتی دارد و بهتنهایی بزرگ کردن فرزند کار مشکلی است؛ ازاینرو، تصمیم به بازگشت به زندگی با همسر سابق میگیرند. یکی دیگر از دلایل تمایل به ازدواج مجدد با همسر سابق این است که گاهی وقتها خانمها متوجه میشوند که به لحاظ مالی سپری کردن زندگی برای آنها دشوار است و به همین دلیل برمیگردند؛ بنابراین دلایل مختلفی میتواند برای رجوع به همسر سابق وجود داشته باشد.»
اقداماتی که باید انجام دهید تا ازدواج مجدد مؤثر واقع شود
ندا ملکی که بهعنوان زوج درمانگر در کمک به زوجهای متأهل تخصص دارد، میگوید: «زوجین قبل از رجوع و ازدواج مجدد با همسر سابق خود باید سهم خودشان را در شکلگیری مشکلات و تعارضات زناشویی و حل نشدن این تعارضات در نظر بگیرند. به عبارت دیگر، زوجین باید دلیل طلاق خودشان را زیر نظر یک متخصص و روانشناس مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند دلیل اصلی نارضایتی زناشویی را پیدا کنند. بههرحال میبایست کیفیت زندگی آنها که قرار است جدید و تازه شروع شود با زندگی سابق متفاوت باشد. اگر قرار است مثل زندگی سابق با همان مشکلات و عدم تفاهمها زندگی شکل بگیرد، فایدهای نخواهد داشت و این امر ممکن است آسیبهای جدی به لحاظ روانشناختی متوجه آنها کند؛ بنابراین میبایست زوجین درصدد اصلاح و درمان آسیبها بربیایند و رفتارهای مشکلزا را شناسایی کرده و آنها را درمان کنند؛ البته که این درمان نیاز به توافق و پذیرش دیدگاههای طرف مقابل دارد و پسازاین زوجین میتوانند وارد زندگی شوند. همچنین زوجین نباید توقع داشته باشند که یکشبه مشکلاتشان حل شود، اما باید تصمیم بگیرند که به کمک هم تعارضات را با تکیه بر روشهای اصولی و درست مذاکره حل کنند.»
این روانشناس شانس موفقیت در ازدواج مجدد با همسر سابق را مشاوره قبل از ازدواج میداند و ادامه میدهد: «مسلماً شما نمیخواهید رابطه خود را با همان مسائلی که قبلاً داشتید، شروع کنید. حتی اگر احساس میکنید این مسائل شما را آزار نمیدهد، بازهم باید بااحتیاط تصمیمگیری کنید. مشاوره قبل از ازدواج برای یک ازدواج مجدد موفق ضروری است. مشاوره به شما کمک میکند یاد بگیرید که چگونه ارتباط بین خود و همسرتان را تقویت کنید.»
بهترین زمان برای بازگشت به زندگی سابق
بعضی از زوجین ۲۰ روز بعد از طلاق یا در همان مدتِ ۳ ماهه عده، از طلاق پشیمان میشوند و تصمیم به رجوع و بازگشت به زندگی سابقشان میگیرند. دکتر ملکی درباره اینکه چه مدتی بعد از طلاق فرصت مناسبی برای بازگشت به زندگی سابق است، میگوید: «حقیقتاً ما نمیتوانیم بگوییم که ۲۰ روز بعد از طلاق یا مدت ۳ ماهه عده فرصت خوبی برای بازگشت به زندگی سابق است یا خیر، این مسئله بستگی به علت طلاق، نوع تعامل زوجین و روابط عاطفی جدی بین زوجین دارد. اگر فردی گرفتار اعتیاد، اختلال شخصیت یا آسیبهای دیگری است باید درباره بازگشتش به زندگی فکر کند، اما گاهی وقتها زن و شوهر مشکلشان آسیبهایی نیست که از آنها نام بردم بلکه مشکلشان لج و لجبازی و تصمیمگیری بر اساس احساسات و مسائلی از این دست است؛ در چنین شرایطی، دین مبین اسلام هم پیشنهاد میکند که زوجین پس از طلاق در همان مدت عده نظر یکدیگر را جلب کنند تا به زندگی مشترک برگردند. اگر دلیل طلاق لج و لجبازی و عدم مدیریت هیجانات مثبت و منفی باشد، دوران عده بهترین زمان برای بازگشت است.»
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ازدواج و طلاق زندگی زناشویی ازدواج مجدد با همسر سابق بازگشت به زندگی سابق مهارت های زندگی زندگی مشترک برای بازگشت بعد از طلاق دلیل طلاق زندگی مان آسیب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۵۰۲۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعترافات تکاندهنده همسرکُشها / ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
آفتابنیوز :
۳ جنایت وحشتناک خانوادگی در حالی طی ۲۴ ساعت در مشهد رخ داد که ۲ نوجوان دوقلو هم به شدت مجروح شدند و همسرکشها نیز در اعترافاتی تکاندهنده به تشریح زوایای مختلف این جنایتها پرداختند.
روابط سرد عاطفی به جنایت انجامید
اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد. طولی نکشید که خودروهای پلیس وارد خیابان مهدی آباد ۳۰ در شهرک شهید رجایی شدند و با حفظ صحنه جنایت، مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را در حالی به مقر انتظامی انتقال دادند که قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستورهای محرمانهای را برای بررسی مقدماتی صادر کرد و خود نیز عازم شهرک شهید رجایی(قلعه ساختمان) شد.
دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد نیز به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) نیز به محل جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات میدانی قاضی «دکتر صادق صفری» برای بررسی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک در حالی ادامه یافت که در ساعت ۲ بامداد تعداد زیادی از اهالی محل نیز در اطراف منزل محل وقوع قتل تجمع کرده بودند. به همین خاطر با دستور مقام قضایی، تدابیر خاصی برای امنیت محل به اجرا درآمد و جسد نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.
از سوی دیگر (متهم افغانستانی) تحت الحفظ کارآگاهان به صحنه جنایت انتقال یافت و در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تشریح این جنایت هولناک پرداخت. متهم این پرونده جنایی که حدود ۳۷ سال دارد، در اعترافاتی تکاندهنده به مقام قضایی گفت: قبلا با همسر و ۲ فرزندم در قزوین زندگی میکردیم اما اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم سرناسازگاری با من گذاشت. این بود که به پیشنهاد همسرم به مشهد آمدیم و در محله مهدیآباد ساکن شدیم. این اختلافات خانوادگی تا حدی پیش رفت که من دچار سوءظن شدم و به همین خاطر روابط عاطفی سردی بین ما به وجود آمد.
متهم همسرکشی در حالی که سعی میکرد همه این حوادث تلخ را به مشکل مغزی گره بزند، در ادامه اعترافاتش گفت: من مشکل مغزی دارم. به همین دلیل به همسرم گفتم با من بد صحبت نکن چون این حرفها به درون قلبم میرود و سپس به مغزم میزند! ولی او توجهی به من نمیکرد و مرا از خودش میراند تا اینکه امشب باز هم به خاطر همان روابط سرد عاطف، به من کممحلی کرد. من هم که به شدت عصبانی شده بودم گلویش را با دستم فشار دادم و زمانی که بیجان شد با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم، اما افسر انتظامی گفت شاید هنوز همسرت زنده باشد. این بود که به اورژانس ۱۱۵ هم زنگ زدم و دقایقی بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.
در پی اعترافات صریح مرد افغانستانی که همسر ۲۵ سالهاش را خفه کرده بود، قاضی ویژه قتل عمد از او خواست چگونگی قتل همسرش را به طور عملی روی عروسک خرسی صورتی رنگ فرزندش اجرا کند. او نیز روی کف اتاق دراز کشید و گلوی عروسک را با دستانش فشرد که همه آنها طبق نظر پزشکی قانونی با واقعیتهای صحنه قتل مطابقت داشت.
پس از بررسی ابعاد مختلف این جنایت، متهم به قتل با دستور قضایی به دایره قتل عمد پلیس آگاهی منتقل شد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.
اتهام قتل عمد برای زن صیغهای
در حالی که هنوز ماجرای همسرکشی مرد افغانستانی ادامه داشت، حدود ساعت ۱۵ بعدازظهر چهاردهم اردیبهشت زنی با اورژانس ۱۱۵ مشهد تماس گرفت و مدعی شد همسرش با ضربه چاقو مجروح شده است اما وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه واقع در خیابان کشاورز ۵ رسیدند، با جسد مردی حدود ۳۳ ساله روبهرو شدند که بر اثر وارد آمدن تیغه چاقو به قفسه سینه به قتل رسیده بود. بنابراین طولی نکشید که نیروهای انتظامی در جریان قتل قرار گرفتند و مراتب را به قاضی ویژه پروندههای جنایی مشهد اطلاع دادند.
دقایقی بعد، با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز وی را همراهی میکردند. جسد مربوط به مردی به نام «علیاصغر-ر» بود که در پذیرایی طبقه دوم ساختمان و کنار پنجره مشرف به خیابان افتاده بود. در همین حال همسر صیغهای مقتول که مدعی بود باردار است درباره این جنایت هولناک به مقام قضایی گفت: حدود ساعت ۱۴:۳۰ بود که شوهرم با همین وضعیت از بیرون وارد خانه شد و در حالی که به من میگفت «کمکم کن» عقبعقب رفت و کف پذیرایی افتاد. او بیرون از منزل درگیر شده بود و من اطلاعی از این ماجرا نداشتم!
این زن جوان در حالی خود را بیخبر از ماجرای درگیری همسرش نشان داد که اظهارات او برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود چراکه درپی این ادعاها، قاضی صفری دستور بررسیهای دقیق درباره وجود لکههای خون روی پلهها و حتی کفشهای مقتول را نیز صادر کرده بود و کارآگاهان نیز با بررسیهای دقیق هیچ نشانهای از وقوع جنایت در خارج از منزل را پیدا نکردند. این بود که «فاطمه-د» زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت.
او در اثنای اظهاراتش به اختلافات شدید خانوادگی اشاره کرد و گفت: مقتول شوهر صیغهای من است. او دیشب از شمال کشور به منزل آمد و چنین تصور کرد که فردی به غیر از من داخل خانه است به همین خاطر درگیری بین ما شروع شد و او با لگد در ورودی منزل را شکست که آثار آن هنوز هم وجود دارد. من هم با کلانتری محل تماس گرفتم که آنها به منزل آمدند و این حوادث را صورت جلسه کردند. امروز ظهر هم وقتی از بیرون منزل به خانه بازگشت، زخمی بود و به من گفت «کمکم کن!»
در حالی که زن جوان همچنان ادعای خود را تکرار میکرد، ناگهان قاضی ویژه قتل عمد از وی درباره جراحتهای روی دستش پرسید که متهم با نگرانی و اضطراب گفت: این زخمها مربوط به درگیری شب گذشته با شوهرم است. من از او باردارم و دلیلی ندارد که دروغ بگویم.
در پی ادعاهای این زن جوان، قاضی صفری اتهام قتل عمد شوهرش را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب او در اختیار کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا بررسیهای بیشتری در این باره صورت گیرد.
قتل همسر با ۲۴ ضربه چاقو
زوایای ۲ ماجرای وحشتناک همسرکشی در حالی زیر ذرهبین تحقیقات قضایی قرار داشت که ناگهان صدای زنگ تلفن در بامداد پانزدهم اردیبهشت نیز خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود. خبر همسرکشی دلهره آور سومین ماجرای همسرکشی طی ۲۴ ساعت گذشته بود که مقام قضایی را به خیابان شهید چراغچی ۵ کشاند. اما این حادثه زمانی وحشتناکتر شد که سرگرد سید قطبی (رئیس تجسس کلانتری خواجه ربیع) از وخامت حال نوجوان دوقلو نیز خبر داد که هدف ضربات هولناک چاقو قرار گرفته بودند. به همین دلیل سومین ماجرای همسرکشی اهمیت ویژهای یافت چراکه هر لحظه احتمال داشت خبر تلخ دیگری در بیسیمهای پلیس به گوش برسد.
طولی نکشید که با حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در محل وقوع جنایت تحقیقات درباره این حادثه وحشتناک وارد مرحله جدیدی شد چراکه «الهه» (زن ۳۰ ساله) با ۲۴ ضربه چاقو به قتل رسیده بود و دختر و پسر دوقلو (خواهر و برادر مقتول) نیز در بیمارستان شهید هاشمینژاد بستری شده بودند.
پیگیریهای قضایی نشان داد «الناز» (دختر۱۶ ساله) به خاطر وضعیت وخیمی که داشت به اتاق عمل انتقال یافته و زیر عمل جراحی قرار گرفته است، اما وضعیت «الیاس» کمی بهتر از خواهر دوقلویش بود. در همین حال متهم به قتل که با حضور بهموقع گروه کارآگاهان و نیروهای تجسس کلانتری خواجه ربیع اطراف منزل پدرش دستگیر شده بود، مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: سال ۹۳ با همسرم ازدواج کردم. البته قبل از او همسر دیگری هم داشتم. اوایل ارتباط دو همسرم با یکدیگر بسیار خوب بود و من هم ۲۲ سال کارمند یکی از موسسات مالی اعتباری بودم که اکنون نیز فعالیت دارد ولی بعداز آنجا بیرون آمدم.
وی افزود: در این شرایط اختلافات بین همسرانم نیز آغاز شد و به حدی رسید که به ناچار همسر اولم را طلاق دادم. او از همان ابتدا مخالف ازدواج مجدد من بود ولی من توجهی نمیکردم تا اینکه مدتی بعد به همسرم سوءظن پیدا کردم و با آنکه مسیر قانونی را در پیش میگرفتم ولی باز رضایت میدادم و پرونده مختومه میشد.
خلاصه این اختلافات به جایی رسید که همسرم از حدود ۱۰ روز قبل با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت و در همین حال هم اصرار به طلاق داشت. امشب هم وقتی او را با آرایش غلیظ دیدم، با او تماس گرفتم ولی مانند همیشه ماجرا را انکار کرد و مرا برای دعوا فراخواند. من که برای گفتگو با همسرم به منزل پدرش رفته بودم، ناگهان به خاطر پاسخهای سربالای او عصبانی شدم و چاقو را بیرون کشیدم. در حالی که ضرباتی را بر پیکر همسرم وارد میکردم، خواهر و بردارش جلو آمدند که آنها را هم با چاقو زدم.
تحقیقات افسران دایره تجسس که با نظارت مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی (رئیس کلانتری خواجه ربیع) و با دستورهای محرمانه مقام قضایی ادامه داشت، بیانگر آن بود که زوج مذکور دختر ۷ سالهای دارند و «رضا-ب» (متهم) قبل از دستگیری قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع نیروهای انتظامی این تصمیم وی نافرجام ماند.
منبع: روزنامه خراسان